بسم الله الرحمن الرحیم
((کاردستی))
سیامک طهماسی:نویسنده
روز،داخلی،کلاس
دانش آموزان دست های خود را روی میز قرار داده اند وچندنفر از آن در ته کلاس باهم صحبت می کنند،معلم در حالی که روی میز نشسته به بچه یادآوری می کند که کاردستی های فردا را فراموش نکنند
معلم؛بچه ها فردا روز سلامت روان ونشاط اجتماعی است به مناسبت با کمک والدین تون کاردستی تهیه کنیدو بیارید
روز،داخلی،خانه محمد
محمد ازدر وارد می شود نگاهش به مادرش می افتد که در آشپزخانه است،به سمت مادرش می رود
محمد؛مامان معلم گفته فضای خانواده تون رو رو باکاردستی به تصویر بکشید
مامان به گوشه ای ازاتقاق خیره می شود پتو و توشک انداخته شده پدر پشت به دوربین است وپیک نیک در کنار او گذاشه شده است
مادر ناراحت وغمگین به اتاقی می رودوبا پسرش مشغول ساختن کاردستی می شوند
روز،داخلی،کلاس
دانش آموزان کاردستی های خود را روی میز می گذارند،کاردستی توجه محمد توجه معلم را به خود جلب میکند
الف-روز،داخلی،دفترمدیر
معلم؛الو سلام،همراه آقای نقی پور،ببخشید درمورد پسرتون محمد میخوایم صحبت کنیم میشه تشریف بیارید مدرسه
تصویر آنشه میخورد معلم در کنار پنجره بیرون را نگاه می کند در دفتر به صدا در می آید
معلم؛ بفرمایید داخل
پدر محمد از در وارد می شود بعد از احوالپرسی معلم کاردستی محمد را به پدرش نشان می دهد
معلم؛آقای نقی پور،پسر شما دچار سرزدگی و انزجار از خانواده شده اگر فرزند در .....خانواده احساس امنیت نکند ممکن است از جاهای دیگری سر در آوردو
آقای نقی پور به کاردستی نگاه میکند و در حالیکه سیگار خاموشی در دست دارد به فکر فرو میرود
روز،خانه آقای نقی پور،زمینه سفیدوقدیمی
پدر نقی پور در حالیکه که پیک نیک کنار اوگذاشته شده آقای نقی پور پیش او می رود ودرخواست کمک برای ساخت کاردستی می کند و پدر به شدت او را تنبیه می کند
ب-داخلی روز دفتر مدیر
سیگار در دست آقای نقی پور خورد میشود و توتون ها روی زمین می ریزدبا چهره ای ناراحت دفتر را ترک می کند
...آقای نقی پور؛ببخشید آقای معلم الان برمی گردم خدمتتون
روز،خارجی،جلوی دفتر
محمد در در سالن ایستاده پدرش به سمت او آمده او را بغل میکند
پایان
نظرات شما عزیزان: